ورود به دوسال و۵ماهگیت ...

..

امروز عزیز دل مامی رفته توی دوسال و ۵ماهگیش.خیلی شیرین زبون تر از همیشه شده و خیلی دوس داره همه چی رو بفهمه و یاد بگیره و تکرار کنه.مثلا به طلبی نگاه میکنه و میگه :این چیه؟!

کو خیلی چیزای دیگه .

اسم های زیرو با اسم انگلیسیشن بلدی:

گوسفند،گاو،فیل،گربه،سگ،زنبور،اسب،میمون،مورچه،خر،گل توپ،اب میوه،شیر ،سیب،پرتقال،پنیر،خرس،پرنده

و صدای حیونا تو خوب درمیاری مثلا بهت میگم وولف چی میگه؟سریع زوزه میکشی یا هورس چی میگه؟فراگ چی میگه؟

خلاصه خیلی جیگرو خوردنی شدی و ادم دوس داره درسته قورتت بده!

از یه جا که رد میشیم و سرسره و تاب میبینی داد و جیغ خوشحالی میکشیدی و میگی تاب تاب عباسی و عاشجاهایی جور ججاهایی راستی نگفتم عاشق مورچه ای؟خیلی شیرین میگی انت. و یا گاهی هم میگی موچه و گاهی دنبالشن میکنی و گاهیم ازشون میترسی که بیان رو کفشات..عاشق نقاشی کردنی و از منو ددیت میخوای بشینیم پیشت و برات الفنت(فیل)میشی میان کت(گربه )بکشیم.عاشکارهاتون تام و جری ،رابین هود و دامبویی.همینطور توی استوری و الوین و تینکل بل!

اصلا همه کارتونها و انیمیشن ها!!

یه هفته ای که با همون لحنی که اسم باباتو(ددی)رو صدا میزدی منو همون حالتی کش دار صدا میکنی و(ماااااامــــی) ومن فقط میتونم بگم جووووونم؟و به شدت خودمو کنترل کنم که نخورمت!

مامان یه دو هفته هر روز هر نیم ساعت و یه ساعت یه بار میزاشت روی قصریت که بلکم بهش عادت کنی و از پوشک بگیرت که به شدت مقاومت میکنی و نمیخوای بری بشینی  و قبلا که جیش پی پی رو میگفتی که توی پوشکت انجام دادی دیگه نمیگی چون میدونی با اخم من همراهه که چرا به حرف مامی گوش نمیدی (البته همیشه در حد تذکر بوده!)خلاصه منم گفتم یه مدت کلا بی خیال شم تا این لجبازی از سرت بیوفته و دوباره شروع کنم.فقط امان از پرسش و فضولی اطرافیان برای اینکه چرا هنوز تو پوشکی!!