بدون عنوان
ديروز كه يكشنبه باشه رفتيم دكتر
قد وزن دور سر
با پوشك و داروهات كه. براي دلدردهات دكتر نوشت حدود١٠٧ت خريد شد كه بابا با دست و دلبازي برات گرفت و من مونده بودم كه بابا سغيدت چقدر دوستت داره و اين در حاليه كه هيچ رقمي براي خودش خرج نميكنه و وضعيت اين ماهمون زياد رو غلتك نيست!
چهارشنبه گذشته حدوداي ٧از عوارضي تهران زديم بيرون و راهي شاهين شهر خونه لغا جون ايراهيمت و اين اولين مسافوت تو بود گل دخترم و حدوداي ١٠شب رسيديم و خدا ميدونه چقدر ذوق و شوقت رو داستن و تا ٧غروب روز يكشنبه اونجا بوديم و مامان مهري كلي گريه كرد كه داريم بميگرديم و دلش يرات تنگ ميشد
بابا فرامرز هم زنگ زد و كلي قربون صدت رفت و اينكه به جاش ببوسمت
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی